Monday, July 9, 2007

18/04/1386 دوشنبه


هجده تیر روز اعتراض همه جانبه ما به جمهوری اسلامی


زندانی سیاسی آزاد باید گردد


زنده باد آزادی و برابری


دوشنبه عصر، 18 تیر- روبروی دانشگاه تهران

دوشنبه ساعت 6 عصردانشگاه پلي تکنيک، درب خيابان
وليصعر بالاتر از چهار راه وليعصر , حدود سیصد متر
بالاتر سمت راست، جنب دانشگاه هنر،این تجمع، به تجمع
روبروی دانشگاه تهران ملحق خواهد شد

زنده باد هجده تیر- زنده باد حضور گسترده جوانان، دانشجویان،
کارگران و زنان


تهران ساعت 6 عصر- دوشنبه18 تیر
خبر ارسالی از خبرنگار سازمان جوانان
هر چه به ساعت اعلام شده برای تجمع نزدیک میشویم، فضای پلیسی حاکم بر تهران افزایش می یابد. لباس شخصی ها و نیرهای ضد شورش در مکانهای مختلف وجود دارند. بعد از اعتراضات و درگیری های امروز ظهر، مردم و دانشجویان در سه نقطه : اطراف پلی تکنیک ، دانشگاه تهران و پارک لاله حضور دارند و مدام در حال عبور و مرور و مترصد امکان و فضایی برای اعتراض و تجمع هستند، اما فضا بسیار حالت پلیسی و امنیتی دارد . اجازه توقف و ایستادن به هیچ کس داده نمی شودو هرگونه توقف سریعا تذکرداده میشود و حتی اقدام به بازرسی بدنی میکنند

دوشنبه 18 تیر – ساعت 1بعد از ظهر

خبر ارسالی از خبرنگار ما خسرو جاهد

طبق اعلام قبلی افراد زیادی در دانشگاه پلی تکنیک و روبرو و اطراف این دانشگاه حضور پیدا کردند. حضور لباس شخصی ها و نیروهای رژیم بسیار مشهود است و اجازه هیچگونه تجمعی به حاضرین داده نمی شود ولی جمعیت مدام در حال آمد وشد است و مترصد تجمع در هر لحظه ای که امکانپذیر باشد هستند .صبح 8 نفر دستگیر شده و همین یک ساعت پیش نیز دو نفر دیگر نیز بازداشت شدند

آخرین وضعیت در اطراف دانشگاه پلی
تکنیک

طبق خبرهاي واصله، اطراف پلي تكنيك شلوغ است نيروهاي امنيتي به دليل تجمع دانشجویان و جوانان دست به خشونت زده و نميگذارند تجمع شكل بگيرد. موبايل هاي اين منطقه بسته شده استالان دانشجويان دانشگاه تهران و امير كبير در خيابانهای اطراف پلی تکنیک هستندتعدادي اتوبوس از شهرهای دیگر آمده اند كه نيروهاي سركوبگر مانع پياده شدن آنها در آن منطقه شدند

يك دختر دانشجو، اتيكتي كه روي درب دانشگاه زده بودند مبني بر اينكه به دليل قطع آب و برق دانشگاه تعطيل است، را پاره کرد و به جايش اتيكت ديگري كه در مورد دستگيريهاي امروز بود زد

يك ماشين از طرف صدا وسيما به اين محل امده است و دارد جلب توجه ميكند.آنها بازيگران معروف را آورده اند وخيابان وليعصر را بسته اند

اسامی بازداشت شدگان شناخته شده تا کنون بدین شرح می باشد : محمدحسين مهرزاد بهرام فیاضی، مجتبی بیات، مرتضی اصلاح چی، حبیب حاج حیدری،مسعود حبیبی،سعید حسین نیا،عبدالله مومنی و عزت قلندری

گزارشها حاکیست خانواده های دستگیرشدگان در مقابل کلانتری تجمع کرده و خواهان آزادی فرزندانشان هستند

رژیم در وحشت از شکل گیری هرگونه حرکت اعتراضی بمناسبت سالروز 18 تیر از صبح امروز تا به حال تعداد بیشماری از موتورسواران را دستگیر کرده است
قطع برق دانشگاه برای جلوگیری از مراسم 18 تیر
نوروز:مسؤولان دانشگاه صنعتی امیرکبیر در اقدامی عجیب برای ممانعت از برگزاری مراسم و گسترش اعتراضات دانشجویی در روز 18 تیر، به بهانه قطعی برق دانشگاه را تعطیل کردند
به گزارش خبرنگار نوروز، عصر روز یکشنبه 17 تیرماه اطلاعیه ای بدین مضمون از سوی اداره کل روابط عمومی دانشگاه امیر کبیر در این دانشگاه نصب شده بود:«بدینوسیله به اطلاع کلیه دانشجویان گرامی می رساند به علت قطعی و اشکال در سیستم برق در روز دوشنبه 18/4/86 هیچگونه فعالیت آموزشی در دانشگاه انجام نمی پذیرد
ادعای قطعی برق از سوی مسؤولان دانشگاه، آن هم درست در روز 18 تیر در حالی مطرح می شود که به گفته دانشجویان، سیستم برق دانشگاه هیچ مشکلی نداشته و آنها حتی کارگری را که برای قطع برق به دانشگاه آمده بود، دیده اند
گفتنی است دانشگاه امیرکبیر از اردیبهشت ماه امسال با تشدید فشارها و بازداشت تعدادی از اعضای شاخص انجمن اسلامی دانشجویان این دانشگاه مواجه بوده و مسؤولان دانشگاه نسبت به گسترش اعتراضات در سالروز 18 تیر بشدت نگران هستند
تجمع مقابل دانشگاه هاي تهران و امير كبير
مردميار (سايت طرفدار ج ا ) : به گزارش خبرنگار افتخاري مردميار عده اي از جوانان كه خود را دانشجو معرفي نموده اند اقدام به تجمعي غير عادي در مقابل دانشگاه تهران نموده اند
دور جدید شکنجه ها بر دانشجویان بازداشتی به منظور پذیرفتن اعترافات ساختگی
خبرنامه امير کبير : مطلب زیر که تحت عنوان “افشای پرونده امیرکبیر” در تاریخ ۹ تیر ۱۳۸۶ در سایت رسمی اتحادیه انجمن های اسلامی مستقل به چاپ رسیده است.خبرنامه امیرکبیر با توجه به اینکه اتحادیه انجمن های اسلامی مستقل، تشکل نزدیک به دولت احمدی نژاد می باشد و بسیاری از اعضای آن در دولت نهم پستهایی در وزارت خانه های مختلف دارند و همچنین روشنگری پیرامون فشارهایی بیش از حدی که بر دانشجویان بازداشتی دانشگاه امیرکبیر می شود این مطلب را به طور کامل منتشر می نماید.با توجه به اطلاعات موجود گردانندگان پروژه “نشریات موهن” شکنجه و فشارهای جسمی و روحی فراوانی را برای پذیرش این اعترافات که در سایت اتحادیه انجمن های اسلامی مستقل آمده است، به دانشجویان بازداشتی وارد می کنند.همچنین این مطلب حکایت از زمینه سازی گردانندگان پروژه “نشریات موهن” دارد که پس از بسته شدن دانشگاه ها دست به سرکوب و تصفیه فعالین دانشجویی بزنند.در حالی که وکیل دانشجویان بازداشتی تا به حال نتوانسته با آنها دیدار داشته باشد و ۳ خانواده از جمع ۸ خانواده دانشجویان بازداشتی تنها توانسته اند دیدار چند دقیقه ای و تحت تدابیر شدید امنیتی با فرزندان خود داشته باشند و عباس حکیم زاده نیز تا به حال هیچ تماسی با خانواده خود نداشته است، این مطلب توسط سایت اتحادیه انجمن های اسلامی مستقل منتشر می شود که به روشنی حکایت از هماهنگی کامل آنها با گردانندگان پروژه “نشریات موهن” و نیروهای امنیتی دارد و گویا توسط بازجویان دانشجویان بازداشتی آماده شده و برای انتشار در اختیار سایت اتحادیه انجمن های اسلامی مستقل گذاشته شده است
احضار 22 تن از فعالان صنفی دانشگاه هنر تهران به کمیته انضباطی
بیست و دو، دانشجوی دانشگاه هنر تهران طی چند روز گذشته به کمیته انضباطی فرا خوانده شدند که هشت تن از آنها عضو شورای صنفی این دانشگاه هستند
به گزارش خبرنگار مهر، تعدادی از دانشجویان احضار شده به کمیته انضباطی دانشگاه هنر تهران از حضور در جلسه کمیته انضباطی خبر داده و مورد اتهامی خود را تخریب اموال عمومی و اغتشاش عنوان کردند. این دانشجویان دفاعیه ای مکتوب را به کمیته انضباطی دانشگاه هنر تهران ارائه کرده اند
سید جواد موسویان، حمید خان پور، مهدی خسروی، فاطمه جعفری، بشیر ناصری، قادر ابراهیمیان، مهدی شریفی و محمد رضا رضایی از دانشجویان عضو شورای صنفی دانشگاه هنر تهران هستند که به کمیته انضباطی احضار شده اند
اعلام همبستگی جمعی از کارگران ایران خودرو با دانشجویان : دانشجويان دربند را آزاد کنيد
جمعی از کارگران ایران خودرو : تا کی دانشجویان این فرزندان عزیز ما باید تاوان حمایت ازما کارگران و زحمت کشان را بپردازند تا کی دانشجو جلودار آزادی و پیشگام در مبارزه علیه آزادی خواهد بودهنوز یاد و خاطره 18 تیر از یادمان نرفته است در 18 تیر هزاران دانشجو در اعتراض به سرکوب آزادیها به خیابانها آمدند تا بتوانند با شکستن جو سرکوب به ما کارگران را در بدست آوردن خواسته هایمان در ایجاد تشکلهایمان کمک کنند واینک صدها دانشجو در در دفاع از ما کارگران دردفاع از سرکوب کارگران در دفاع از سندیکا در دفاع از محکومیت کارگران دستگیر شده در اول ماه مه و در دفاع از کارگر زحمت کش محمود صالحی و در دفاع از جنبش کارگری و سلب آزادیهای مدنی به زندان افتاده اند.ما کارگران ایران خودرو ضمن اعلام همبستگی با دانشجویان هر گونه حمله سرکوب و دستگیری دانشجویان را محکوم کرده و خواهان آزادی تمام زندانیان در بند بخصوص دانشجویان دانشگانهای کشور و محمود صالحی می باشیم
زنده باد جنبش دانشجوی / زنده باد اتحاد دانشجو وکارگر/ جمعی از کارگران ایران خودرو
در جريان شليك چند تير هوايي منقاضی بنزين از ناحيه پا زخمي شد
درگيري سرباز محافظ پمپ بنزيني در کرمانشاه با متقاضي چند ليتر بنزين به زخمي شدن درخواست‌كننده منجر شد
به گزارش خبرنگار «حوادث» ايسنا، شانزدهم تير ماه، فردي که درخواست او براي دريافت چند ليتر بنزين بدون کارت سوخت در جايگاه ميدان جمهوري کرمانشاه بي‌نتيجه مانده بود، با آوردن تعدادي از اقوام خود با سرباز اين جايگاه درگير شد
در حالي كه فرد متقاضي با کشيدن قمه با سرباز محافظ درگير شده بود، در جريان شليك چند تير هوايي از ناحيه پا زخمي شد
در اين حادثه خودرو نيروي انتظامي بر اثر سنگ‌پراني تعدادي از مردم آسيب ديد و فرد مجروح به بيمارستان منتقل شد

Friday, July 6, 2007

در سالگرد ۱۸ تیر، مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی

در سالگرد ۱۸ تیر، مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی

هجده تير امسال را با شعار زنداني سياسي آزاد بايد گردد، به نقطه عطفي براي بازکردن درب زندانها تبديل کنيم
شهلا دانشفر
مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي امروز يک رکن مهم مبارزه براي کل جامعه و جزيي تفکيک ناپذير از اعتراضات هر روزه مردم است. کارگري که خواستش را مطالبه ميکند٬ معلمي که عليه تبعيض معترض است٬ دانشجويي که از خواست آزادي و برابري سخن ميگويد و زني که به تحميل حجاب اين سمبل بردگي و تحقير بشريت تن نميدهد٬ مورد پيگرد و تعقيب قرار ميگرد و بخاطر اعتراضش راهي زنداني ميشود. در مقابل مردم اين را در مبارزه روزمره خود دريافته اند که براي پيشبرد مبارزه شان بايد اين چماق را از دست رژيم بگيرند. هجده تير نزديک است و اين روز که اساسا روز اعتراض عليه جمهوري اسلامي است٬ فرصت مناسبي براي يک اعتراض گسترده براي آزادي فوري و بدون قيد و شرط تمامي زندانيان سياسي است
امروز رژيم در اوج استيصال تلاش ميکند که از زندان و فشار گذاشتن بر روي رهبران اعتراضي در بخش هاي مختلف جامعه و انسانهاي معترض٬ جنبش اعتراضي گسترده در کل جامعه را عقب زند و در تقابل با اين سرکوب مردم ايستاده اند و مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي هر روز شدت و ابعاد توده اي تر و اجتماعي تري بخود ميگيرد. از جمله در همين دو ماهه اخير ما شاهد جنبش و جوش اعتراضي وسيع براي آزادي کارگران دستگير شده اول مه سنندج و محمود صالحي از فعالين سرشناس کارگري سقز بوديم و ديديم که فشار اين حرکت اعتراضي گسترده باعث شد که رژيم تمامي دستگير شدگان اول مه سنندج را آزاد کند ولي محمود صالحي هنوز در زندان است. همچنين در دانشگاه شاهد اعتراضات گسترده دانشجويان براي کوتاه کردن دست کميته هاي انضباطي از دانشگاهها هستيم و مي بينيم که هم اکنون دانشجويان دانشگاه پلي تکنيک اعلام کرده اند که تا دوستان دانشجوي آنها از زندان آزاد نشوند در امتحانات پايان سال شرکت نخواهند کرد و در دانشگاه بابلسر نيز ٨ نفر از دانشجويان توسط کميته هاي انضباطي احضار شده اند و اين خود موجب ايجاد فضاي اعتراض در دانشگاه شده است. در عين حال اگر به اعتراضات معلمان نگاه کنيم همين وضع قابل مشاهده است. ٢٨٦ معلم دستگير شده در اعتراضات چند ماهه اخير معلمان در سه مرحله با قيد وکالت و وثيقه و غيره آزاد شده اند٬ اما پرونده هاي آنها در جريان است و قرار است به دادگاه احضار شوند و هم اکنون معلمان با طرح خواستهاي رفع پيگرد همکارانشان و باطل شدن پرونده هاي آنان٬ لغو احکام انفصال از خدمت ٣٩ نفر از معلماني که به جرم شرکت در اعتراضات اين احکام به آنها داده شده وبعضا ممنوع التدريس اعلام شده اند و خواست افزايش حقوقها و ديگر خواستهايشان به اعتراض خود ادامه ميدهند
همه اين اتفاقات امروز بيش از بيش مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي را به يک مساله روز و فوري براي کل جامعه تبديل کرده است. اين مقاومت جامعه ايست که در برابر سرکوب رژيم ايستاده و ما شاهد يک کشاکش هر روزه بر سر اين موضوع هستيم. در اين کشاکش مردم در واقع در کنار رهبران اعتراضي و انسانهاي آزاديخواهي که صداي اعتراضشان رابلند کرده و ديگر حاضر نيستند به اين شرايط برده وار تن دهند ايستاده و اعلام ميکنند که ديگر اجازه نميدهند که فعالين و رهبران ما مورد تهديد و فشار قرار گيرند و از آنها حمايت ميکنيم. دارند اعلام ميکنند که ديگر اجازه نميدهند که با سلاح زندان و سرکوب مبارزات آنان به عقب رانده شود. به اين اعتبار جنبش اعتراضي مردم با جمهوري اسلامي دارد وارد فاز ديگري ميشود و شعار زندانيان سياسي آزاد بايد گردد رساتر از هروقت و در مناسبت هاي مختلف به فرياد در آمده است
در اين ميان ما شاهد تحرکتي بيشتر و سازمانيافته تر در ميان خانواده هاي زندانيان سياسي هستيم يک نمونه اخير آن تحصن روز ٢٧ خرداد خانواده های زندانيان سياسی در شهر مياندوآب در مقابل فرمانداری اين شهر است که نسبت به ادامه بازداشت فرزندان خود اعتراض کردند
طبعا جنب و جوش براي آزادي زندانيان سياسي منحصر به بيرون از زندان نيست. اکنون ما بيش از هر وقت شاهد اين تحرک در درون زندان نيز هستيم. از جمله ليست ٣٢٠ نفره زندانيان سياسي از زندان بيرون داده شده و به همه انسانهاي آزاديخواه فراخوان داده ميشود که براي آزادي همه زندانيان سياسي به ميدان آيند. ليستي که در حال تکميل است و تا همين جا تحرکي در ميان خانواده هاي زندانيان سياسي و در ميان همه انسانهاي آزاديخواهي که در اين عرصه فعاليت دارند به وجود آورده است
همه اين اتفاقات حاکي از آنست که امروز بيش از هر وقت مبارزات بخش هاي مختلف جامعه به هم پيوند خورده است. از جمله ما حتي شاهد صحنه هاي با شکوهي از همبستگي در اين مبارزات هستيم. نمونه برجسته آن اعلام طرح حمايت از کارگران زنداني در دانشگاهها و بر پا کردن ميز هاي اطلاعاتي و جمع کردن طومارهاي اعتراضي از سوي دانشجويان بود. همچنين از سوي تشکلهاي مختلف کارگري از جمله اتحاديه سراسري کارگران اخراجي و بيکار اقدامات چشمگير و وسيعي براي آزادي کارگران دستگير شده اول مه در سنندج انجام گرفت و اين کارگران توانستند با به ميدان آوردن مردم و جلب حمايت بخش هاي ديگري از کارگران اين کمپين را با موفقيت به پيش برند. هنچنين ما شاهد دادن بيانيه هاي حمايتي از سوي تشکل هاي مختلف کارگري از جمله کميته پيگيري براي ايجاد تشکلهاي آزاد کارگري٬ کميته هماهنگي براي ايجاد تشکل هاي کارگري٬ انجمن صنفي کارگران برق وفلز کرمانشاه و جمع هایي از کارگران ايران خودرو و شرکت و واحد و نساجي ها در سنندج و در مراکز مختلف کارگري در منطقه اقتصادي ماهشهر و تبريز و غيره بوديم. در عين حال امروز بيش از هر وقت اعتراض در دانشگاهها ابعاد سراسري پيدا کرده و بروز اعتراض در دانشگاهها با استقبال و پشتيباني ديگر دانشگاهها روبرو ميشود
بعلاوه امروز به يمن يک مبارزه اجتماعي گسترده و کشاندن اعتراضات به سطح جامعه هر يک از کارگران و انسانهاي آزاديخواهي که دستگير ميشوند به شخصيت هاي شناخته شده و محبوبي تبديل ميشوند و کمپيني بين المللي در اعتراض به آن شکل ميگيرد. يک نمونه بارز آن محمود صالحي است که سايت خبري ليبر استارت که يک سايت بين المللي کارگري است کمپيني در حمايت از وي اعلام کرده و بنا به گزارش خود اين سايت هر روزه هزاران نفر اين کمپين را امضا کرده و به آن پيوسته اند. بايد همه اين پيشروي ها را به سکوي پرشي براي پيشبردن مبارزه اي متحد و قدرتمند براي آزادي بدون قيد و شرط تمامي زندانيان سياسي تبديل کرد. اينها همه امروز ما را در مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي بعنوان يک رکن مهم اعتراضاتمان٬ در موقعيت جديد و قدرتمندي قرار ميدهد
هجده تير امسال ميتواند نقطه عطفي باشد که کل جامعه با شعار زنداني سياسي آزاد بايد گردد بيرون بيايد و اين مبارزه را با قدرت به جلو برد . ميتوان از هم اکنون به تدارک اين روز رفت. با نوشتن اين شعار بر در و ديوار و با اجتماعات خود و با فريادي رسا عزم جزم مان را براي باز کردن درب زندانها نشان دهيم. هجده تير ميتواند مبارزه براي آزادي تمامي زندانيان سياسي ٬ مبارزه براي آزادي محمود صالحي٬ آزادي دانشجويان دستگير شده٬ رهايي همه کساني که به ظاهر در بيرون از زندانند٬ اما پرونده هاي آنها جاري است و همواره چماق دستگيري و زندان بر روي سرشان است ٬ آزادي کساني چون احمد باطبي که به جرم شرکت در هجده تير ٧٨ سالها در زندان بسر برده و امروز بخاطر وضع وخيم بيماري در مرخصي است و شب و روزش را با کابوس زندان بسر ميبرد و خلاصه مبارزه براي آزادي همه زندانيان سياسي را متحد کند و به يک کمپين سراسري و قدرتمند براي بازگشايي درب زندان ها شکل دهد. بايد با تمام قوا براي شکل دادن به اين کمپين تلاش کنيم

Monday, July 2, 2007

هجده تير روز اعتراض وسيع عليه جمهوري اسلامي

هجده تير روز اعتراض وسيع عليه جمهوری
اسلامي
به استقبال اين روز برويم
شهلا دانشفر
هجده تير يک روز مهم ديگر در تقويم روزهاي اعتراضي مردم در ايران و روز نه به جمهوري اسلامي است. هجده تير ٧٨ که نقطه عطفي در جنبش سرنگوني بود٬ در تداوم خود به روز اعتراض مردم عليه اين رژيم تبديل شده و امروز در اوضاع پر جنب و جوش سياسي جامعه٬ طبعا جايگاه سياسي مهم تري پيدا کرده است. اکنون که به ١٨ تير نزديک ميشويم ٬ بايد به تدارک بر پايي اعتراضي با شکوه در اين روز برويم
امروز بيش از هر وقت جامعه در التهاب مبارزه ميسوزد. روزي نيست که در اين دانشگاه و آن دانشگاه حرکت و اعتراضي نباشد. روزي نيست که در اين کارخانه و آن کارخانه تجمع و اعتراضي صورت نگيرد. معلمان نيز بدنبال اعتراضات با شکوهشان اکنون که مدارس تعطيل شده است٬ در کمين فرصت ديگري هستند که بيرون بيايند و خواستهايشان را پيگيري کنند. همچنين دامنه اعتراضات در جامعه به درون زندان هاي رژيم کشيده شده است و ما شاهد اين هستيم که نامه هاي اعتراضي از زندان به بيرون داده ميشود و ليستي از زندانيان سياسي خواهان حمايت جامعه از مبارزاتشان ميشوند و شعار زنداني سياسي آزاد بايد گردد٬ امروز يکي از شعارهاي مهم مردم در هر تجمع و مناسبي است. اين در حاليست که ما امروز بيش از هر وقت شاهد اتحاد و همبستگي بين بخش هاي مختلف اين مبارزات هستيم. دانشجويان در دانشگاه در حمايت از کارگران دستگير شده صندوق حمايت مالي ميگذارند و شعار کارگر دانشجو اتحاد به شعار ١٦ آذرها و اول مه ها و مناسبت هاي مختلف تبديل شده است. همه اينها اوضاع و احوال هجده تير امسال را نسبت به هر سال متفاوت ميکند. بويژه با پشت سر گذاشتن ١٦ آذر سرخ و بالا رفتن پرچم يا سوسياليسم يا بربريت٬ با تجمعات هزاران نفره معلمان و تغيير فضاي سياسي جامعه و با اول مه و پيام مهم سياسي آن در پلاکاردي که ميگفت ما انرژي هسته اي نمي خواهيم٬ ١٨٣٠٠٠ تومان دستمزد نيز نمي خواهيم؛ ما کارميکنيم تا زندگي کنيم٬ زندگي نميکنيم که کار کنيم٬ در هجده تير امسال ما در شرايط بسيار مساعدتري قرار گرفته ايم و ميتوانيم با شعارهاي راديکال٬ متحد کننده و سرخ خود به استقبال يک هجده تير که مهر شرايط امروز را به خود داشته باشد برويم. بايد به تدارک آن برويم. من در اين جا به چند نکته در ارتباط با هجده تير امسال تاکيد ميگذارم

با اعتراض گسترده خود خواهان آزادي فوري و بدون قيد و شرط همه زندانيان سياسي بشويم

هجده تير امسال بايد روز اعتراض وسيع براي آزادي فوري و بدون قيد و شرط محمود صالحي باشد. در هجده تير امسال بايد با اعتراض گسترده خود خواهان آزادي فوري و بدون قيد و شرط همه زندانيان سياسي و ليست ۳۳۰ نفره زندانياني باشيم که هم اکنون اساميشان از زندان بيرون داده شده و در حال تکميل است. واقعيت اينست که يک رکن مهم سرکوب اعتراضات بخش هاي مختلف جامعه زندان است. کارگري که براي دستمزدش مبارزه ميکند٬ کارگري که ميخواهد تشکلش را ايجاد کند و يا اقدام به برپايي مراسم مستقل خود در اول مه شده است٬ دستگير ميشود و راهي زنداني ميگردد. و يا معلمي که حقوقش را مطالبه ميکند٬ دانشجويي که به حضور کميته هاي انضباطي در دانشگاه معترض است و ميخواهد آزاد باشد و به حجاب و آپارتايد جنسي اعتراض دارد و زني که با اوباش حزب الله درگير ميشود و نميخواهد به حجاب تن دهد و حجابش را بر ميدارد٬ مورد ضرب و شتم قرار ميگيرد و به زندان برده ميشود. هنوز هستند جواناني که از هجده تير ٧٨ تا کنون در زندانند. هجده تير بايد رساتر از هر وقت شعار زندانيان سياسي آزاد بايد گردد را فرياد زد. مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي و تلاش براي آزادي فوري دستگير شدگان در هر حرکت و اعتراض امروز بيش از هر وقت يک رکن مهم آن مبارزه است. در کنار خانواده هاي زندانيان سياسي و در همه جا صفوف خود را براي پيشبرد اين مبارزات فشرده تر کنيم.

هجده تير نمايش قدرتي از همبستگي وسيع در ميان مردم

امروز بيش از هر وقت اعتراضات بخش هاي مختلف جامعه به هم گره خورده است٬ هجده تير امسال ميتواند نمايشي قدرتمند از همبستگي وسيع در ميان مردم و بالا رفتن شعار آزادي٬ برابري باشد. در ۱۸ تیر امسال رساتر از هر وقت سوسياليسم را فرياد زنيم و بر آن بعنوان تنها آلترناتيو براي پايان دادن به اين بربريت تاکيد بگذاريم
هجده تير ميتواند فرصتي باشد که با قطعنامه هاي خود خواستهاي اعتراضي فوري مان را اعلام کنيم. اعلام کنيم که ديگر کميته هاي انضباطي اجازه حضور در دانشگاهها را ندارند و بايد فورا ملغي شوند. اعلام کنيم که شوراهاي اسلامي بايد در تمامي کارخانجات منحل شوند و کارگران حق دارند تشکل خود را داشته باشند و خودشان در باره شرايط کار شان تصميم بگيرند. اعلام کنيم که ما از خواستهاي برحق معلمان حمايت ميکنيم و تمامي معلمان منفصل از خدمت بايد بر سر کارشان بازگرند و داشتن يک زندگي انساني و مرفه حق همه مردم در جامعه است. اعلام کنيم که حجاب اين سمبل تحقير و بربريت بايد لغو شود و ما در مقابل تعرض دولت به زنان تحت عنوان مبارزه با بد حجابي و تلاش براي ايجاد رعب و وحشت در جامعه مي ايستيم و دفاع ميکنيم. اعلام کنيم که محمود صالحي يکي از فعالين کارگري در شهر سقز که قبل از اول مه به جرم اقدام به برپايي اين روز در زندان است و همه زندانيان سياسي بايد از زندان آزاد شوند
هجده تير ميتواند روز اتحاد و همبستگي همه بخش هاي جامعه در همه عرصه هاي مبارزه عليه جمهوري اسلامي باشد

دنيا را به حمايت از مبارزات خود فرا بخوانيم

در شرايط امروز که توجه جهان بسوي ايران و مبارزات مردم جلب شده است٬ هجده تير ميتواند فرياد اعتراض ما عليه جمهوري اسلامي اين سمبل جنايت و تروريسم اسلامي باشد. در این روز باید مردم جهان را به حمايت از خواستها و مبارزات برحق خود فرا بخوانيم و با مبارزاتمان و با قطعنامه ها و کيفرخواست خود٬ سوسياليسم اين آلترناتيو انساني و بشريت متمدن را فرياد زنيم

بايد با اين چشم انداز به تدارک هجده تير برويم و اين نقش رهبران اعتراضي در بخش هاي مختلف جامعه است که اين افق را در مقابل خود قرار دهند و به استقبال هجده تير بعنوان يک روز اعتراض بزرگ عليه جمهوري اسلامي بروند

Wednesday, June 27, 2007

هجده تیر و نقش دانشجویان

هجده تیر و نقش دانشجویان
نوید مینائی
تلفنی خبر دار شدم کوی دانشگاه شلوغ شده و بچه ها اطاقک انتظامات را آتش زده اند، در دانشگاه را شکسته اند و به خیابان آمده اند. پلیس و نیروهای لباس شخصی هم به خوابگاه حمله کرده اند. هر طور بود خودمان را رساندیم امیر آباد خیابان ها را بسته بودند و انتهای امیر آباد هم که بن بست است. تمام کوچه های منتهی به بالای امیرآباد توسط پلیس و بسیج مسدود شده بود و کسی نمی توانست رفت و آمد کند، دانشجوها و کسانی که خود را زود تر رسانده بودند محاصره شده بودند. از آن بالا خبر می رسید که اهالی در خانه ها را باز نگه می داشتند تا کسانی که از دست پلیس و بسیج فرار می کردند به خانه ها پناه ببرند. خیابان پر از آتش و گاز اشک آور و سنگ اندازی دانشجویان به پلیس بود. دانشجوها و سایرین به بهانه تعطیلی روزنامه سلام به خیابان ریخته بودند
اما روزهای بعد دیگر مرکز درگیری کوی دانشگاه نبود. میدان انقلاب مقابل دانشگاه بود که صحنه درگیری و زد و خورد مردم با پلیس و بسیج بود. بسیج با چوب و چماق و سینه زنی سعی می کرد وحشت ایجاد کند، هر از چند گاهی یکی شان زنجیرش را از جیبش در می آورد و در هوا می چرخاند، یا قمه و پنجه بکسش را به روی دیگران می کشید، ولی کافی بود تنها در میان جماعت خشمگین گیر بیفتد کتکی می خورد که قداره کشی یادش برود. پلیس هم بی نصیب نمی ماند. پلیس های زیادی آن روز کتک مفصلی از مردم خوردند. همینطور بسیجی هایی که در میان جمعیت تک می افتادند سالم به مسجد میدان انقلاب نمی رفتند تا چماقشان را تحویل بگیرند
خلاصه چند روز صحنه هایی که شبیه انقلاب ۵۷ بود و درگیری ها به اوج رسیده بود را شاهد بودیم. خیزشی که به بهانه تعطیلی روزنامه اصلاح طلب سلام شروع شده بود با دخالت بخش های مختلف ناراضی ادامه می یافت. کارگران و جوانان بی کار، سربازانی که از پادگان ها فرار می کردند، دانشجویان و به خصوص حضور زنان بسیار پررنگ بود. حضور زنان و دخترانی که با شجاعت و جسارتی مثال زدنی در مقابل پلیس و بسیج مانند پارتیزان ها می زدند و فرار می کردند، صندوق های میوه را روی سر پلیس خورد می کردند و فرار می کردند بسیار دیدنی بود. گارد ضد شورش هم با حملات ناگهانی خود باعث فرار جمعیت می شد ولی کافی بود یکی شان گیر جمعیت بیفتد، از طرف دیگر موتور سواران بودند که جمعیت با چوب و سنگ به آنان حمله می کردند
۱۸ تیر از همان شب اول حرکتی صرفا دانشجویی نبود، همان شب اول به محض رسیدن خبرش به مردم، هر کسی از حکومت ناراضی بود، به خصوص جوانان و دانشجویان به محل کوی رفتند و در درگیری ها شرکت کردند، ولی از فردای ۱۸ تیر دیگر اجتماعات کاملا عمومی شده بود. دانشجویان در اقلیت بودند و کارگران، جوانان بی کار و زنان خشمگین در اکثریت
در اولین سالگرد هنگامی که از میدان انقلاب رد می شدم شنیدم که حاج آقا شکلاتی، سردار اصلاحات با لحنی بسیار خشن و عصبانی اعتراضات سال گذشته را محکوم می کرد و خامنه ایی هم همین کار را کرده بود. این حملات سردار تساهل و تصامح جای شکی نمی گذاشت که خودشان هم نه تنها فهمیده اند بلکه دارند اعتراف می کنند اعتراضات ۱۸ تیر برای بستن روزنامه اصلاح طلب نبوده که وسیعترین اعتراض به موجودیت حکومت اسلامی بوده و هست. گرچه ۱۸ تیر روز اعتراض همگانی و فراگیر به حکومت بود و تنها اعتراض بخش خاصی به سیاست مشخصی از حکومت نبود ولی هنوز دانشگاه در مرکز این روز بود. هنوز این اعتراضات حول دانشگاه و با برنامه ریزی حول دانشگاه صورت می گرفت، به خاطر همین پتانسیل بالای ۱۸ تیر برای تبدیل شدنش به اعتراضاتی رادیکال و همگانی، رژیم با به هم زدن برنامه دانشگاه ها و همچنین حکومت نظامی های تمام عیار سعی کرد این روز را ساکت و به سلامت از سر بگذراند. در سالهای سوم و چهارم شدت حکومت نظامی به حدی بود که از دو یا سه هفته قبل از ۱۸ تیر گارد ضد شورش از اتوبان همت شروع می شد و تا میدان انقلاب را قرق می کرد
اما در دو سه سال اخیر ۱۸ تیر با قدرت کافی برگزار نشده است. یکی از دلایل آن می تواند سرکوب حکومتی و تعطیلی دانشگاه ها باشد ولی دلیل عمده آن بی برنامگی یا کم تحرکی فعالین عرصه های مختلف اجتماعی مثل کارگری، دانشجویی و زنان برای این روزست. روزی که همه بخش های معترض جامعه آن را ساختند بی صاحب مانده است. ظاهرا ۸ مارس فقط روز فعالین عرصه زنان است و ۱۶ آذر روز دانشجویان و اول می روز کارگران. حتی همین روز ها هم اکنون عرصه دخالت و فعالیت فعالین عرصه های مختلف است. اما نکته اینجاست که ۱۸ تیر پتانسیل بالایی دارد و میتواند روز اتحاد همه این فعالین در مبارزه علیه جمهوری اسلامی باشد. ولی باید ۱۸ تیر "صاحب" و فعال جدی داشته باشد و طبعا دانشجویان باید نقش محوری خود که سنتا در این روز داشته اند را جدی بگیرند
امسال گرامیداشت ۱۸ تیر می تواند با پرچم آزادی زندانیان سیاسی روز اعتراض زن و کارگر و دانشجو و معلم باشد. روزی که هر بخشی از جامعه که با تهدید زندان مواجه است به خیابان بیاید و اعتراض کند و خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط زندانی سیاسی شود. برای این کار باید موانع را از سر راه برگزاری ۱۸ تیر سراسری برداشت. باید فضای اعتراضی که در حال حاضر در جامعه فعال است را به این روز وصل کرد. فعالین و رهبران عملی باید دست به کار شوند و محافل و شبکه ها و سازمان و اتحادیه های کارگری و دانشجویی به همراه زنان و معلمان برای سازمان دهی اعتراضات در این روز با هم هماهنگ کنند. در این میان نقش رهبران و فعالین برجسته هر بخش بسیار مهم و تعیین کننده است. اما بیشترین نقش باز بر عهده دانشجویان است. جنب و جوش هایی اینجا و آنجا در بین دانشجویان هست، ولی کافی نیست. در فرصت باقیمانده باید فعالانه تر ۱۸ تیر مطرح کرد. در اجتماعات و گردهمایی ها، در کلاس درس، در وبلاگ ها و اینترنت. بخصوص باید حول آزادی دانشجویان زندانی پلی تکنیک و آزادی محمود صالحی باید جنب و جوش هرچه وسیعتری را دامن زد

Tuesday, June 26, 2007

هجده تیر سرخ

هجده تیر سرخ

سامان احمدی

بیشتر از سه هفته به هجده تیر، روز اعتراض عمومی علیه جمهوری اسلامی باقی نمانده است. باید برای این روز آماده شد. باید برایش تدارک دید، برنامه ریزی کرد. باید در این روز دوباره تمام ارکان جمهوری اسلامی را به لرزه درآورد و این به عهده تک تک ماست
هجده تیر روز اعتراض نه فقط دانشجویان بلکه همه مردم به این رژیم منحوس است و باید همین را نمایندگی کند.امسال باید ۱۸ تیر متفاوت باشد. باید همه جانبه تر و گسترده تر از سال های گذشته برگزار شود. امسال باید هر کس که این رژیم را نمی خواهد، هرکس که حتی تحمل دیدن چهره این مفتخوران بی عرضه در تلویزیون را ندارد در هر چه پر قدرت تر برگزار کردن ۱۸ تیر سهیم شود. ۱۸ تیر امسال باید روز اعتراض همه کارگران، معلمان، دانشجویان، پرستاران و دانش آموزان نه فقط در تهران بلکه در تمام کشور باشد
هجده تیر امسال میتواند اینچنین پر قدرت و گسترده برگزار شود چون توازن قوا به شدت به نفع مردم و جنبش انقلابی مردم چرخیده است. هر کاری کردند جامعه را مرعوب کنند نتوانستند. در دانشگاه دستگیری و "سرکوب" به راه انداختند. در خیابان ها به جان زنان افتادند. کارگران را دستگیر و زندانی کردند اما مستصل تر از همیشه مجبور به عقب نشینی و آزاد کردن اکثرا کارگران شدند. و حالا نوبت تعرض ما مردم است. نوبت ماست که نشان دهیم این رژیم رفتنی است. نوبت ماست که یکبار دیگر مطالبات خود را با صدای بلند فریاد بزنیم
در ۱۸ تیر باید رژیم را مجبور به آزادی بدون قید و شرط محمود صالحی، دانشجویان پلی تکنیک و همه زندانیان سیاسی کرد. باید به سراغ خانواده زندانیان رفت، آنها را به مراسم ها و تجمعات ۱۸ تیر دعوت کرد. باید وبلاگ ها و نشریات را فعال کرد و در این مورد نوشت. باید رهبران عملی جنیش های مختلف اعم از رهبران کارگری، دانشجویان و معلمان و... دست بکار شوند. بیانه مشترک صادر کرد. مراسم مشترک برپا کرد. شعار " دانشجو، کارگر، معلم اتحاد اتحاد" را به تصویر کشید. جامعه را باید به صحنه یک اعتراض عمومی علیه کلیت این نظام تبدیل کرد. شعار "آزادی برابری" را بالای سر برد
وقت زیادی باقی نمانده است، با تمام قوا پیش به سوی یک ۱۸ تیر سرخ و سوسیالیستی

مبارزات دانشجویی و مراحل عالی تر مبارزه

مبارزات دانشجویی و مراحل عالی تر مبارزه

نوید مینایی

فعالین دانشجویی دانشگاه های تهران در حمایت از کارگران زندانی دست به اقدام بسیار مهم و جالبی زده اند. صندوق جمع آوری کمک مالی به همراه ارائه اطلاعاتی از کارگران زندانی. دانشجویان در این طرح برشور هایی تهیه کرده اند که در آن اطلاعاتی از کارگرانی که در مراسم اول می دستگیر شده اند "محمود صالحی، شیث امانی و صدیق کریمی" نوشته شده و با فروش این برشور ها کمک مالی جمع شده را به خانواده این کارگران اختصاص داده اند
"گام عملی جنبش دانشجویی برای حمایت از جنبش کارگری"، این تیتر اعلامیه ایست که در دانشگاه علامه برای توضیح این ابتکار دانشجویان نوشته شده است. گرچه دانشجویان در حمایت از جنبش کارگری از دو سه سال قبل اقداماتی کرده اند، مثلا در تجمعات دانشجویی سال هاست که با شعار "جنبش دانشجویی متحد جنبش کارگری" یا در پلاکارد هایشان از اعتراضات کارگری حمایت کرده اند (که مشخصا با حمایت از اعتراضات کارپران پتروشیمی نمود یافت )، ولی طرح جمع آوری کمک مالی و اطلاع رسانی این حمایت و همبستگی را وارد مرحله جدید کرده است
معمولا مشکلات مالی یکی از گره گاه های اساسی کارگران برای اعتراضات و ادامه اعتصابات شان است و همواره این عامل محدود کننده کارگران بوده است. کارگرانی که در محیط زیست و کار خود با سیستم سرمایه داری در حال مبارزه هستند و در عین اینکه باید در جامعه سرمایه داری زندگی کنند و در ساختار موجود کار کنند، باید با مالکین ابزار تولید و نمایندگان آنان یعنی دولت سرمایه داری مبارزه ایی روزمره را پیش ببرند. یکی از کارهای مهمی که فعالین جنبش گارگری باید همواره در دستور کارشان داشته باشند برطرف کردن این مشکل اساسی برای مبارزه طبقه کارگر است. بر پا کردن صندوق اعتصاب از رایج ترین فعالیت هاییست که برای پیشبرد امر مبارزه طبقه کارگر باید صورت بگیرد
ولی این حرکت دانشجویان دانشگاه های تهران از برخی لحاظ بسیار مهم تر از کمک صرفا مالی به کارگران است. این را باید در متن وضع موجود جامعه ایران و مشخصات مبارزات کارگری و دانشجویی در ایران بررسی کرد. کمک مالی دانشجویان در فضایی صورت می گیرد که مبارزه طبقاتی در ایران به اوج خود نزدیک می شود و زمان تعیین تکلیف با ساختار موجود فرا رسیده است. برای بررسی بهتر باید به جنبش طبقه کارگر و اعتراضات دانشجویی در ایران مختصرا نگاهی انداخت
طبقه کارگر در ایران در حالی که توسط قانون کار نوشته و نانوشته جمهوری اسلامی تحت شدید ترین وضعیت استثماری و بهره کشی قرار دارد و جمهوری اسلامی با تمام توان و استفاده از نیروهای سرکوبگرش تلاش می کند تا کارگرانی خاموش با کار ارزان از طبقه کارگر ایران بسازد و می خواهد با قراردادهای سفید امضا و قراردادهای موقت هرگونه اتحاد و تشکلی را در نطفه خفه کند و از هیچ جنایتی در در این راستا فروگذار نیست، در این حال اعتصابات کارگری و اعتراضاتشان در سال به هزاران عدد می رسد، با اعتراض و اعتصاب خود حقوق حقه خود را تا جایی که بتوانند از حلقوم کارفرما و سرمایه دار بیرون می کشند و مراسم روز جهانی کارگر با شکوهی برگزار می کنند. کارگران در تلاشند تا تشکل ها و شورای مستقل خود را تشکیل دهند و در مقابل سرمایه داری به قدرت اتحاد خود واقفند. طبقه کارگر ایران علیرغم همه سرکوبگری و سبوعیت حکومت و با همه فقر و زندگی سخت و مشقت باری که حکومت به او تحمیل کرده است، در صدد ایجاد نهاد های مستقل کارگری، برپایی اعتراضات و اعتصابات خود است، رهبران عملی و شناخته شده و محبوب خود را دارد و یک لحظه مقهور حکومت سرمایه داری خشن اسلامی نشده است، به هیچ وجه چهره درمانده و گرفتار در چنگ سرمایه و مایوس از خود نشان نداده است، این را آمار چند هزار اعتصاب کارگری در سال نشان می دهد
در طرف دیگر آن بخشی از اعتراضات اجتماعی که به نام "جنبش دانشجویی" شناخته می شود و توسط جوانان در دانشگاه ها پیش می رود، همین خصوصیات را دارد از خود نشان می دهد. علیرغم شدید ترین سرکوب ها و خشن ترین برخوردهای نیروهای امنیتی حکومت با فعالین دانشجویی، دانشجویان در ایران اعتراض و اعتصاب خود را تعطیل نمی کنند، برای "آزادی و برابری " برای ساختن دنیایی که محورش انسانیت باشد یک دم از اعتراض و مبارزه کوتاه نمی آیند. در مقابل انواع سناریو های غیر کارگری و ضد انسانی می ایستند و آلترناتیوی انسانی را علم می کنند و در مقابل بربریت موجود سوسیالیسم را می گذارند
نتیجه بخشی از این مبارزات در این طرح کمک و اطلاع رسانی به کارگران زندانی خود را نشان می دهد. از جمله همبستگی و هم سرنوشتی کارگران و دانشجویان و همه بخش های جامعه در این طرح خود را نشان می دهد. در نوشته های دانشجویانی که مبتکر و مجری این طرح هستند نکات بسیار جالبی هست که به این امر اشاره دارد. ولی نکته دیگری که قابل ذکر است عقب نشینی نیروهای سرکوبگر حراست و کمیته های انضباطی در مقابل این حرکت بسیار رادیکال دانشجویان است. برخورد بسیار محاقظه کارانه حراست و بسیج با این طرح و وحشت از گسترش اعتراضات دانشجویی نشان از عقب نشینی عمومی حکومت در مقابل اعتراضات مردمی دارد. به جرات می توان گفت اگر اعتراضات اخیر دانشجویی در مقابل سرکوبگری های حکومت در دانشگاه ها نبود، حراست و بسیج کوچک ترین شکی در سرکوب این حرکت دانشجویان نمی کردند. و این خود یعنی عملی بودن گام های بعدی برای جنبش دانشجویی، این یعنی تغییر توازن قوا به نفع بخش معترض جامعه که باید گام های بعدی مبارزه را سریعا در دستور کار بگذارد
این حرکت رادیکال دانشجویان تهران می تواند و باید الگوی سایر دانشجویان دانشگاه های ایران باشد، دانشگاه هایی که در چند ماه گذشته اعتراضات رادیکال و مبارزات جانانه ایی داشنه اند، دانشجویانی که توانسته اند با اتحاد و همبستگی خود از جمله قوانین اسلامی را از دانشگاه ها جمع کنند و دوستان زندانی خود را آزاد کنند و .... باید در این حرکت سهیم شوند و همبستگی هرچه بیشتری میان اعتراضات جنبش کارگری و دانشجویی و معلمان و زنان به وجود بیاورند. البته مشابه این طرح و حمایت از دانشجویان زندانی نیز باید توسط کارگران اجرا شود. باید هر تعرضی به هر بخشی از جامعه توسط حرکتی منسجم و متحد از طرف همه بخش های معترض جامعه پاسخ بگیرد و در ادامه این همبستگی و اتحاد برای ساختن دنیایی بهتر گام های بعدی مبارزه را برداشت

دانشگاه و جامعه

دانشگاه و جامعه

نوید مینایی

این بحث مقدمه ایی ست برای ورود به بررسی عملکرد و وضعیت "جنبش دانشجویی" و اینکه برای پیشبرد مبارزات دانشجویی چه باید کرد. این بحث باید با دخالت سایر دوستان تدقیق و پیش برده شود
وضعیت عمومی اعتراضات در جامعه
جمهوری اسلامی دولت احمدی نژاد را به منظور سرکوب اعتراضات مردمی انتخاب کرد. بعد از شکست پروژه اصلاحات تنها آلترناتیو حکومت برای بقا، سرکوب عریان جامعه بود. کارگران، معلمان، پرستاران، زنان و دانشجویان به عنوان بخش های معترض جامعه که روز به روز بر وسعت اعتراضاتشان افزوده می شد بایست به شیوه های دهه ۶۰ سرکوب می شدند. انتخابات دولت نهم با زمزمه های "صدای پای فاشیزم" همراه بود. طیف اصلاح طلب با شیوع این زمزمه می خواست مردم را از رای دادن به احمدی نژاد منصرف کند، گویا انتخاب احمدی نژاد به عنوان تیر آخر حکومت به رای مردم صورت می گرفت. "تیر خلاص زن"، "یکی از متهمین گروگان گیری سفارت امریکا" و ... القاب دهان پر کنی برای احمد نژاد بودند که همگی از پرونده سنگین سرکوبگری های احمدی نژاد خبر می دادند. جمهوری اسلامی هم از این القاب بدش نمی آمد و برای سرکوب و بگیر ببند و باز گرداندن سال های ۶۰ به چنین موجودی نیاز داشت. حکومت اسلامی توهمی به کنار آمدن جامعه با حکومت ندارد و سیاست سرکوب را رسما با انتخاب احمدی نژاد به ریاست جمهوری و حمایت صریح خامنه ایی از آن اعلام کرد.
اما شروع به کار دولت جدید با شورش های گسترده کردستان در جریان اعتراض به قتل شوانه شروع شد. دامنه اعتراضات و شورش ها به قدری زیاد بود که در همان روزهای اول دولت احمدی نژاد، ایجاد حکومت نظامی در شهرهای کردستان لازم آمد. این اتفاقات تازه استقبال از احمدی نژاد بود و تنها به استقبال هم محدود نماند. شورش های آذربایجان هم که درست یک سال از آن می گذرد، واقعه دیگری بود که جمهوری اسلامی را لرزاند. اعتراضات و اعتصابات کارگری که هر روزه گسترده تر می شوند و به شهادت آمار دولتی چندین هزار در سال است بحران های دیگری هستند که دولت احمدی نژاد با آن ها دست به گریبان است. به این مجموعه باید اعتزاضات معلمین را نیز افزود. و همه این اعتراضات گواه شکست سیاست های سرکوبگرانه دولت جدید است
اگر سیاست تساهل وتصامح جمهوری اسلامی با دولت خاتمی توانست کارگران خاتون آباد را به گلوله ببندند و در ۱۸ تیر دانشجویان را از طبقه سوم به پائین پرتاب کند و نویسندگان را در قتل های زنجیره ایی ساکت کند، دولت سرکوبش با احمدی نژاد برای ساکت کردن دانشجویان باید لوگوی نشریاتشان را جعل کند و در سناریوهای مسخره به دنبال بهانه برای سرکوب بگردد. اگر دانشجویان خاتمی را در دانشگاه تهران در ۱۶ آذر فقط هو کردند، احمدی نژاد را با شعار"فاشیست برو گم شو" و آتش زدن عکس هایش از دانشگاه با خفت و خواری بیرون انداختند. اعتراضات دم به دم گسترش یابنده تر در جامعه که به هیچ وجه توهمی به حکومت و خیال سازش هم ندارند، رهبران سازشکار را کنار می گذارند و هر روز رادیکال تر می شوند که نمونه هایش را در اول می امسال و اعتراضات دانشجویی دیدیم، مهم ترین شاخص جامعه ایران هستند
در دانشگاه ها چه می گذرد؟
دانشگاه ها همیشه عرصه پیشبرد بحش مهمی از اعتراضات به حکومت های دیکتاتوری هستند. در این نوع حکومت ها به دلیل در دسترس جامعه بودن و روابط عمومی قوی دانشگاه ها و همچنین محبوبیت محیط های دانشگاهی، سرکوب این بخش از جامعه همواره سخت بوده است. هیچ حکومتی نمی تواند ادعا نکند "جوانان و دانشجویان آینده سازان و چشم و چراغ جامعه هستند!!" و درست به همین دلیل شیوه های سرکوبی که حکومت ها برای کارگران به کار می برند برای دانشگاه ها عینا کارساز نیست یا کاربرد آن بسیار مشکل خواهد بود
اما در دانشگاه های ایران اعتراضاتی که به نام "جنبش دانشجویی" در جریان است، اساسا با جنبش دانشجویی که مثلا در اروپا در جریان است متفاوت است. آن بخش از جنبش اعتراضی جاری در جامعه که به نام "جنبش دانشجویی" در دانشگاه های ایران در جریان است دارای فاکتورهای مشترک زیادی با سایر اعتراضات جاری در جامعه است. "زنده باد آزادی و برابری" اولین بار و بیشترین بار در دانشگاه ها مطرح شده است. داشتن نهاد های مستقل دانشجویی، نشریات آزاد دانشجویی که اساسا در نقد سیاست های دولت و مذهب منتشر می شوند، لغو جداسازی جنسیتی، اتحاد با جنبش کارگری و سایر شعارهایی که خصلت نمای جنبش دانشجویی هستند، مصارف صرفا صنفی و دانشجویی ندارند، این ها مطالبات همه بخش های معترض جامعه هستند، کارگران و معلمان برای داشتن نهاد های مستقل از دولت مبارزه می کنند. زنان برای لغو آپارتاید جنسیتی مبارزه می کنند. "معیشت و منزلت حق مسلم ماست" که در اعتراضات معلمان مطرح شد همان شعار "آزادی و برابری " به زبان دیگر است
دانشگاه ها عرصه مهمی برای مبارزه با جمهوری اسلامی هستند. اعتراضات فزاینده ایی که در دانشگاه ها در جریان است و درجه بالای رادیکالیسم این مبارزات همواره برای حکومت دردسر ساز بوده اند. در دوره اصلاحات امید حکومت به نهاد های دست سازی مثل انجمن های اسلامی و دفتر تحکیم وحدت که اساسا برای پیوند حوزه و دانشگاه طراحی و ساحته شده بود، بود. قرار بود انجمن های اسلامی شاخه دانشجویی سیاست اصلاحات باشد، هنوز هم تلاش بخشی از حکومت و امیدش اینست که با همان ابزار قدیمی که امروز دیگر تغییرات اساسی کرده بتواند اعتراضات دانشجویی را از پیوستن به جنبش سرنگونی حفظ کند. ولی به قول نشریات جعل شده دانشجویی دانشگاه پلی تکنیک "دانشجو + معلم+ کارگر= برانداز". اعتراضات دانشجویی کاملا از هرگونه کنترل و مهار زدن توسط دو خردادی ها خارج شده و به گواه مراسم ۱۶ آذر امسال کاملا اتوریته سوسیالیسم و چپ برآن ثابت شده است
شاهد اینکه سیاست های جمهوری اسلامی برای سرکوب اعتراضات شکست خورده است اعتراض دانشجویان به ریاست عمید زنجانی بود که ظاهرا اعتراضات موفقیت آمیزی نبودند. ولی باید دید انتخاب یک آخوند به ریاست مهم ترین دانشگاه کشور به چه منظوری بوده؟ منظور این بوده که از روند رشد ضدیت با دین در دانشگاه ها جلو گیری کنند ، ولی نتیجه این شده که نه تنها سکولاریسم که مارکسیسم و سوسیالیسم از سرو کول دانشگاه ها بالا می رود. و این یعنی شکست انتخاب آخوند به ریاست دانشگاه و موفقیت اعتراضات دانشجویی. سرکوب دو سر دارد، یکی سرکوبگر و دیگری جامعه ایی که سرکوب می شود. اینکه جمهوری اسلامی سرکوب می کند و هنوز نیروهای مسلح و کمیته های انضباطی در دانشگاه را برای این امر در اختیار دارد شکی نیست، ولی جامعه سرکوب شده هم باید از اعتراضاتش منصرف شود و مرعوب سرکوب و سرکوبگر بشود تا بتوان گفت سیاست سرکوب موفق بوده است. ولی این شاخص جامعه امروز ایران نیست، گسترش اعتراضات و رادیکال شدن آنها معنیش شکست سیاست سرکوب است
شانزده آذر امسال برای جمهوری اسلامی بسیار گران تمام شد، دانشجویان به نمایندگی از کل جامعه تمام رشته هایش را پنبه کردند. ژست "فاشیست" علیرغم اسم دولت مهرورزی برای حکومت کارآمد تر است ولی این ژست در ۲۰ آذر سال گذشته کاملا به هم ریخت و امروز برای انتقام و بازگرداندن همان ژست در دانشگاه ها اقدام به سرکوب دانشجویان معترض کرده است. حمله به دانشجویان شرکت کننده در مراسم ۱۶ آذر امسال از فعالین دانشگاه مازندران شروع شد که با اعتراضات و حمایت های وسیع دانشجویی در سراسر کشور مواجه شد و مسئولین امنیتی مجبور شدند علیرغم شاخ و شانه کشیدن هایشان برای دانشجویان فورا آنها را آزاد کنند. دانشجویان شیراز هم در اعتراضات گسترده و متحدانه ایی توانستند پروژه سرکوب دانشجویی به بهانه حجاب را عقب بزنند و رئیس دانشگاه را مجبور کنند حرفش را پس بگیرد. دانشجویان لرستان هم در اعتراضاتی که با سرکوب بسیج مواجه شد به این محدودسازی ها اعتراض و مقابله کردند
دانشگاه پلی تکنیک به خاطر موقعیت ویژه ایی که دارد، به خاطر استقبالی که در ۲۰ آذر از احمدی نژاد به عنوان فرمانده لشکر سرکوبگر داشت مورد تهاجمات وسیعتری قرار گرفته است. تا کنون ۷ نفر از دانشجویان این دانشگاه را طی سناریوهای ساحتگی دستگیر کرده اند و تعداد خیلی بیشتری را به کمیته های انضباطی احضار کرده اند. برای دستگیر شدگان طرح های همیشگی جمهوری اسلامی را خواب دیده اند، اعترافات تلویزیونی به معاند بودن و طلب مغفرت کردن و برای احضار شدگان مشکلات تحصیلی ایجاد کردن تا اخراج همه فعالین دانشجویی از جمله سناریو هایی است که جمهوری اسلامی برای مقابله با دانشجویان در سر می پرورد
تا همین جا هم مثل طرح مقابله با بد حجابی وحشت خود رژیم را از گسترش اعتراضاتی که شعله هایش را در اراک و اصفهان و مشهد شاهد بوده ایم فرا گرفته است. در طرح حجاب قوه قضائیه و دولت به جان هم افتادند و در دانشگاه هم همین طور، مجلس به دولت تذکر می دهد سناریوی جعل لوگو که فقط از دست اوباش-دلقک های بسیجی بر می آید مسخره تر از آنیست که کسی باور کند. ولی احمدی نژاد می خواهد وجه سرکوبگرانه اش را ثابت کند. رهایی رئیس دانشگاه پلی تکنیک از ترس دانشجویان کلاس های درسش را در بیرون از دانشگاه در حصار امنیتی کامل برگزار میکند و برای فرار از دست دانشجویان از پنجره کلاس ها رفت و آمد می کند
چه باید کرد؟
امروز بیش از هر زمانی به همه ثابت شده است برای مقابله با سرکوب و همزمان پیشبرد اعتراضات و عقب زدن حکومت اسلامی تنها راه، گسترش اعتراضات، یکپارچگی و عمل هماهنگ میان دانشجویان سراسر کشور است. تجربه دانشگاه مازندران و عقب نشینی و شکست سریع قاطع ترین بخش حکومت یعنی بخش امنیتی در مقابل اتجاد عمل سراسری دانشجویان، اعتراضات پیگیر و هماهنگ دانشجویان شیراز و عقب نشینی رئیس این دانشگاه و پس گرفتن دستوالعمل های اسلامی ناظر بر روابط و حجاب دانشجویان و نمونه های دیگر پیروزی های دانشجویان و در اعتراضات کارگری هم که با همبن فاکتور همبستگی، پیگیری و رادیکال بودن همراه بوده اند راه را برای ادامه مبارزه نشان می دهد
امروز باید برای رسیدن به اهداف مشخص تمرکز کرد و اتحاد سراسری حول این اهداف ایجاد کرد. کمیته های انضباطی اهرم کارآمد حکومت برای سرکوب، تهدید و دور کردن فعالین دانشجویی از محیط شان است امروز با توجه به تجربیات بالا باید رفت پای پروژه برچیدن بساط کمیته های انضباطی از دانشگاه ها. این امر مستلزم اتحاد و هماهنگی وسیعی میان دانشجویان است که امروز با توجه به گستردگی روابط دانشجویی کاملا شدنی ست و باید رفت و آن را سازمان داد. فعالین سیاسی مختلفی باید در این امر شریک باشند و از اهرم تعطیل کردن دانشگاه ها، اعتراضات گسترده و هماهنگ در چندین دانشگاه در شهر های مختلف و سایر اقدامات عملی باید استفاده کرد
این پروژه می تواند علاوه بر تلاش برای برداشتن تهدید کمیته های انضباطی از سر دانشجویان ثمرات جانبی بسیار مهمی برای دانشجویان به همراه داشته باشد، موفقیت این طرح در برچیدن کمیته های انضباطی خلاصه نمی شود. ایجاد شبکه های گسترده و کمیته های دانشجویی که دارای اتوریته توانایی هماهنگ سازی بدنه دانشجویی را دارند از اولین ثمراتی ست که چنین طرحی به دنبال دارد که جنبش دانشجویی به زودی و در وافع همین امروز هم نیاز مبرمی به چنین کیفیتی دارد
به نظر من این طرح با توجه به دست آورد های فوری و بلند مدتش باید به یکی از مهمترین بحث های دانشجویان تبدیل شود و این نوشته مقدمه ایی برای ورود به این بحث است